ارزشگذاری استارتاپ یکی از مهمترین دغدغههای بنیانگذاران و سرمایهگذاران است. انتخاب روش درست برای محاسبه ارزش یک کسبوکار نوپا میتواند مسیر جذب سرمایه و رشد آن را تعیین کند. در این مقاله به ۴ روش پرکاربرد ارزشگذاری استارتاپها میپردازیم:
-
روش هزینهبازآفرینی (Cost-to-Duplicate)
-
روش ارزشگذاری بر مبنای مرحله (Valuation by Stage)
-
روش برکس (Berkus Method)
-
روش اسکورکارد (Scorecard Method)
۱. روش هزینهبازآفرینی (Cost-to-Duplicate)
در این روش، ارزش استارتاپ بر اساس هزینهای محاسبه میشود که برای تکرار مسیر طیشده تا امروز لازم است. به بیان ساده:
اگر بخواهیم همین امروز یک استارتاپ مشابه راهاندازی کنیم و به نقطه فعلی برسیم، چه مقدار سرمایه نیاز داریم؟
مثال عملی
-
توسعه محصول: ۲۰۰ میلیون تومان
-
مارکتینگ و جذب ۱۰۰۰ کاربر: ۱۰۰ میلیون تومان
-
استخدام و پرداخت حقوق تیم، تنظیم قراردادها و فرآیندها: ۲۰۰ میلیون تومان
-
دسترسیها و ارتباطات ویژه (مثلاً ارتباط مستقیم با یک کارخانه): معادل ۸۰ میلیون تومان
📌 مجموع این موارد برابر ۵۸۰ میلیون تومان است.
نکته مهم
این عدد الزاماً ارزش واقعی شرکت نیست، بلکه یک حداقل ارزش (کف) را مشخص میکند. هزینههای سوخت شده یا خرجهای اشتباه در این روش لحاظ نمیشوند.
۲. ارزشگذاری بر مبنای مرحله (Valuation by Stage)
این روش بیشتر در مراحل اولیه استارتاپها استفاده میشود. ارزش کسبوکار بر اساس مرحلهای که در آن قرار دارد تخمین زده میشود:
-
ایده و بیزنس پلن: ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار دلار (در صورت جذابیت بالا، تا ۱ میلیون دلار)
-
تشکیل تیم: +۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون دلار
-
وجود پروتوتایپ: +۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون دلار
-
پایگاه کاربری (User Base): ارزش بالای ۵ میلیون دلار
تطبیق با ایران
برای اعمال این روش نسبت به بازار ایران فرض می کنیم اگر GDP ایران حدود یکدهم آمریکا باشد، این اعداد تقسیم بر ۱۰ میشوند. مثلاً:
-
ایده در ایران حدود ۲۵ تا ۵۰ هزار دلار ارزش دارد.
-
یک استارتاپ با تیم، محصول و ۵۰۰۰ کاربر، میتواند بیش از ۵۰۰ هزار دلار ارزش داشته باشد.
۳. روش برکس(Berkus Method)
این روش توسط Dave Berkus (سرمایهگذار مشهور) معرفی شد و برای استارتاپهای Early Stage مناسب است.
۵ فاکتور کلیدی در این روش در نظر گرفته می شوند که هر کدام می توانند تا ۵۰۰ هزار دلار ارزش داشته باشند (در مجموع ۲.۵ میلیون دلار):
-
ایده جذاب (Sound Idea)
-
پروتوتایپ (Prototype)
-
تیم مدیریتی قوی (Management Team)
-
شراکتهای استراتژیک (Strategic Relationships)
-
عرضه محصول و فروش (Traction)
تطبیق با بازار ایران
با تعدیل بر اساس GDP، سقف این روش در ایران حدود ۲۵۰ هزار دلار است.
۴. روش اسکورکارد (Scorecard Method)
این روش مبتنی بر مقایسه استارتاپ با میانگین استارتاپهای مشابه در همان صنعت و منطقه است. وزندهی فاکتورها به شکل زیر است:
-
توانایی تیم مدیریت: ۳۰٪
-
اندازه و پتانسیل بازار: ۲۵٪
-
محصول و دانش فنی: ۱۵٪
-
محیط رقابتی: ۱۰٪
-
مارکتینگ و کانالهای فروش: ۱۰٪
-
نیاز به سرمایهگذاری مجدد: ۵٪
-
سایر فاکتورها: ۵٪
امتیاز نهایی بهعنوان ضریب در ارزش میانگین استارتاپهای مشابه اعمال میشود.
جمعبندی
هر کدام از روشهای ارزشگذاری استارتاپ، مزایا و محدودیتهای خاص خود را دارند:
-
هزینهبازآفرینی: ارائه حداقل ارزش.
-
مرحلهای: ساده و متناسب با وضعیت رشد.
-
برکس: تمرکز بر فاکتورهای کیفی در مراحل اولیه.
-
اسکورکارد: مبتنی بر مقایسه با بازار و رقبا.
انتخاب روش درست بستگی به مرحله استارتاپ، شرایط بازار و نیاز سرمایهگذار دارد. در نهایت، ترکیب این روشها میتواند تصویر دقیقتری از ارزش واقعی کسبوکار ارائه دهد.
منبع:تحریریه بیلدزآپ، آکادمی دانایان